نقدی تلخ بر واقعیتی تلخ / آقای حداد! دو قطبی را چه کسی ساخت؟
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۴۳۰۹۸
مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: غلامعلی حداد عادل رییس مجلس هفتم شورای اسلامی و عضو فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع استادان دانشگاه تهران که به واسطه بررسی اعتراضات اخیر کشور دور هم جمع شده بودند گفت:«حزباللهی و قطب مخالف؛ و به طرفداران نظام توصیه کرده از گفتمان عقلانی استفاده کنند.»
جناب حداد راست میگوید، جامعه ایران به شدت دوقطبی و یا حتی چند قطبی شده است و هر دو طرف ساز خود را میزنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دو قطبی؛ قارچ نیست که پس از باران خود به خود رشد کند و حتما دلایل مشخصی دارد.
چندین سال است که جامعه به دو بخش خودی و غیر خودی و حالا که به صورت جدی تبدیل به دو قطبی انقلابی و غیرانقلابی شده است. همان روز که این تقسیم بندیها انجام میشد باید فکر امروز را میکردید.
وقتی همه امکانات را به سمت خودیها هل میدادید باید به این شکاف بزرگ ایجاد شده فکر میکردید.
اجازه بدهید در حوزههای مختلف این تقسیم بندی و تبعیضها را با هم مرور کنیم.
اجازه بدهید از همین صداوسیما شروع کنیم. سالهاست رسانهای که باید ملی باشد در اختیار جریانی خاص است. هرچه میل این جریان باشد در تلویزیون پخش میشود و هرکه مثل آنها نباشد، با درخروجی روبرو میشود و یک خط قرمز بزرگ روی نام آنها کشیده میشود.
همان جریان حزباللهی که حداد عادل به آن اشاره میکند، در تمام دورانها حق داشته در خیابان، نماز جمعه، با کف و بیکفن حرف خود را بزند. هیچ کس هم به تجمعات آنها نمیگوید، غیر قانونی! اما طرف مقابل اجازه کوچکترین تجمع را ندارد.
نکته جالب اینجاست که جریان انقلابی در همین روزها که شبکه چهار تلویزیون از برخی از چهرههای ممنوع استفاده کرد، صدایش را بلند کرد که چرا به اینها تریبون دادهاید که حرف بزنند.
به طور مثال سید کاظم موسوی نماینده اردبیل در مجلس میگوید:«کرباسچی ۲۵ سال قبل از ریل خارج شده است اما صدا و سیما به عنوان یک نهاد مقدس و مربوط به نهاد رهبری از وی دعوت میکند. از مسئولان صدا و سیما خواهش میکنم افراد انقلابی و ولایی که به فکر نظام و شهدا هستند را به عنوان کارشناس به برنامههای خود دعوت کرده و از نقطه نظرات آنها استفاده کند.»
وقتی طرف مقابل در قدرت حضور دارد، کوچکترین اتفاقها تبدیل به یک مسئله جدی در کشور میشود اما زمانی که دوست در راس قدرت است، حتی بزرگترین مشکلات ، امتحان الهی و نعمت معنا میشود.
دو قطبی یعنی مسئولان کشور از یک دانشگاه خاص انتخاب شوند و باقی دانشگاه در گوشهای تنها نظاره گر تصمیمات این افراد باشند. تصمیمات که معمولا هم کشور را با بحرانهای اجتماعی و سیاسی روبرو میکند.
حتی میان دارندگان حجاب عرفی که در انتخابات و یا راهپیمایی حضور پیدا میکنند با کسانی که با همان حجاب در خیابان حضور دارند، فرق دارند و همین حکایت از یک دو قطبی بزرگ در کشور دارد.
این دو قطبی سازی انقلابی و غیر انقلابی، حزباللهی و غیر حزباللهی به شدت خطرناک است. این رفتار باعث شد که آدمهای معمولی جامعه فکر کنند که سهمی از این کشور ندارند و پشت سر انقلابیها و حزباللهی ایستادهاند.
این دو قطبی سازی، به جوانان کشور یاد میدهد که تخصص داشتن یعنی کشک، یعنی احتیاجی نیست زیاد به خودتان زحمت دهید و کار یاد بگیرید؛ کافی است انقلابی باشید تا کارهایتان پیش برود.
مهاجرت؛ شاخ و دم ندارد. وقتی یکی از این متخصصها پشت در یکی از انقلابیهای بیتخصص بماند، عزم فرنگ میکند. میرود جایی که تخصص او را پذیرا باشند. همه ترک وطن کردنها به خاطر مشکلات اقتصادی نیست. گاهی نبود عدالت اجتماعی باعث میشود بخشی از مردم چشم خود را به روی علایقهایشان از جمله خانواده و وطن ببندند و راهی غربت شوند.
بله آقای حداد عادل، شما راست میگویید اما بهتر است اول دلایل این دو قطبی سازی را پیدا کنید و با توجه به قدرتی که دارید به حل آن کمک کنید تا این دره بزرگتر نشده است.
بیشتر بخوانید:
۵ هزار و ۴۰۰ آقازاده در فرنگ! / پدران برای مردم تحت فشار ، شعار مقاومت می دهند ؛ فرزندان را برای پیشرفت به آمریکا و کانادا می فرستند
آیتالله جوادی آملی در دیدار فرمانده کل انتظامی: جلوی غارت و اختلاس نجومی بعضی از مسئولین گرفته شود تا نظام آسیب نبیند
زید آبادی خطاب به «شیخ حمید رسایی» : عمامه ات را بالاتر بگذار!
علیرضا بهشتی : شهید بهشتی ، نیرو فرستاد تا از حمله تندروها به تظاهرات علیه حجاب اجباری جلوگیری کنند
۲۱۲۱۷
کد خبر 1681034منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: غلامعلی حداد عادل دولت سیزدهم دو قطبی حزب اللهی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۴۳۰۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پنج اخطار برای یک مجلس
به گزارش «تابناک»، پریسا هاشمی در روزنامه هم میهن نوشت: اینطور به نظر میرسد که شکاف بین اصولگرایان هر روز عمیقتر و نمایانتر میشود و جریانهای مختلف اصولگرایی با رمز «ولایتمداری» دست به اقداماتی میزنند که حتی رهبری را هم مجبور به واکنش و دادن توصیه و تذکر میکند.
تنش و جدایی بین اصولگرایان پس از پیروزی در میدان انتخابات یازدهم و یکدستی با دولت سیزدهم ژرفتر شد و اینطور به نظر میرسد که اصولگرایان تا قبل از مجلس یازدهم بهدنبال یکدستسازی بودند و پس از رسیدن به اریکه قدرت خالصسازی در اولویت قرار گرفته است و در این خالصسازی حتی اصولگرایان میانهرو نیز در گردونه تندروی جایی ندارند و به همین سبب برخی از اصولگرایان از حلقه قدرتی رانده شدهاند که هر روز تنگتر میشود.
حالا راندهشدگان بهنوعی از پنج اخطار علنی رهبر انقلاب به مجلس یازدهم خبر میدهند که این روزها مورد توجه قرار گرفته است. مجلسی که با نام «انقلابی بودن» روی کار آمد و رهبری اعلام کردند: «نکته اساسی انقلابی ماندن است... مشکلتر از انقلابی بودن و گرایش انقلابی داشتن، انقلابی ماندن است؛ چه فرد، چه جمع، چه کل مجلس باشد.»
اما تندرویهای مجلس باعث شد که رهبری چندین بار به آنها اخطار دهد. با این حال نمایندگان این دوره دلخوشند به تعریف رهبری از آنها. درحالیکه تاریخ معاصر حاکی از آن است که رهبری تقریباً از ادوار مختلف مجلس حمایت و تعریف کرده است.
اگر در ماههای ابتدایی شروع به کار مجلس یازدهم اصلاحطلبان و مخالفان جریان سیاسی حاکم بر مجلس به اخطارهای رهبری به این نهاد اشاره و آن را دستمایه نقد بهارستاننشینان کرده بودند، چنانچه احمد نعمتی، حقوقدان در گفتوگویی به این موضوع اشاره کرده و گفته بود: «تا به این جای کار که ۶ ماه از عمر مجلس میگذرد، دو اخطار از رهبری گرفتهاند، اینها اگر سرباز ولایت هستند باید توجه کنند، وقتی رهبری میگویند توهین حرام است؛ یعنی از نظر شرعی حرام است. آقایان، مجلس را جولانگاه شعارهای جناحی کردهاند... مجلس از رهبری تمکین و به دولت و رئیسجمهور کمک کند.(7 آبان 99)»
حالا در ماههای پایانی موضوع پنج اخطار علنی مقام رهبری به مجلس یازدهم از سوی اصولگرایان بهعنوان دغدغه و علتی از علل متعدد انتقاد به مجلس یازدهم مطرح است.
چنانچه محمدرضا باهنر، فعال سیاسی اصولگرا اخیراً در همایش شورای وحدت با عنوان «وحدت برای تحول» به 5 اخطار علنی رهبری به مجلس خبر داد و گفت: «مقام معظم رهبری در طول سالیان گذشته تذکراتی بهصورت خصوصی به مجالس گذشته میداد اما مجلس یازدهم از رهبر انقلاب پنج اخطار علنی گرفت. دو اخطار این بود که در کار اجرایی دخالت نکنند. برخی از نمایندگان برای حوزه انتخابیه در انتخاب فرماندار، استاندار و اینها دخالتهایی دارند که باعث شده تا اصل نظارت نمایندگان خدشهدار شود. برخی نمایندگان روی کاغذ چیزی مینویسند اما در پشت کاغذ چیز دیگر مینویسند.
بهطور مثال در استیضاح یکی از وزرا ۶۰ نفر از نمایندگان موافق استیضاح بودند اما بعد از اتفاقی که در آن وزارتخانه افتاد، باعث شد کل امضاکنندگان به ۸ نفر برسد، بنابراین از اهرم نظارت باید استفاده درست کرد.»
او به تغییراتی که بعد از پس گرفتن امضاها در مدیریتها رخ میدهد، اشارهای داشته است. موضوع اخطارهای رهبری به مجلس دقیقاً زمانی مطرح میشود که به روزهای پایانی مجلس یازدهم و انتخابات دور دوم مجلس دوازدهم نزدیک میشویم.
از سوی دیگر قرار است هفتم خرداد امسال فعالیت مجلس دوازدهم شروع شود؛ مجلسی که هنوز وارد گود بهارستان نشده، منتخبانش همدیگر را به تخریب و تنشهای بسیار کشاندند و بیاخلاقی که یکی از محورهای مورد اخطار به مجلس فعلی است، در پیش گرفتند.
گمانهزنیها و تحلیلهای سیاسی؛ این تنشها را برای تصاحب صندلیهای هیئترئیسه و رؤسای کمیسیونها ارزیابی میکردند. بنا بر آمار و اطلاعات، مجلس دوازهم تفاوت آنچنانیای با مجلس یازدهم ندارد و در همان طیف سیاسی قرار میگیرد با این تفاوت که احتمالاً تندروهای دوازدهمین دور پارلمان کشور حتی بیشتر است، باید دید که این موضوع چه تاثیری بر اخطارهای علنی به مجلس میگذارد.
تندروی برای دولت دوازدهم
با آنکه نمایندگان مجلس یازدهم با ادعای «انقلابی بودن»، «پیرو راه امام و رهبری» و «حرکت در چارچوب منویات رهبری» وارد شدند، اما در عملکرد رویکرد اتخاذی این نمایندگان تا آنجا پیش رفت که به نقطه نقد و اخطار از سوی رهبری رسید.
فارغ از اینکه عملکرد مجلس در قبال مردم چقدر منویات و خواست جامعه را تامین کرده که قطعاً از اهمیت بسزایی برخوردار است و وظیفه نمایندگی حکم میکند که صدای مردم باشد و خواست آنها را پیگیری و محقق سازد.
این مجلس که براساس شعارهایش پرچمدار برآوردن منویات رهبری بود هم با اخطار چندباره رهبری روبهرو شد تا جایی که این ادعا مطرح شد که اخطار علنی آن رکورددار اخطار مجالس از سوی رهبری بوده است.
در این میان نباید از نگاهها و عملکرد سیاسی در مجلس غافل شد. در حال حاضر جریانی در مجلس قدرت گرفته است که تندرویهای بیش از حد و اندازه آن در نظارت بر عملکرد دولت و قانونگذاری نیز تاثیر بسزایی داشته است.
برخی از نمایندگان این دوره از مجلس (یازدهم) با هر ابزاری که در دست داشت، دولت روحانی (دوازدهم) را در مظان اتهام قرار داد و بهراحتی از تریبونهای مختلف به تشریح اتهامات میپرداخت تا به نوعی اصولگرایی خود را ثابت کنند، همان زمان که در ادعاهایشان نسبت به دولت و وزیر خارجه ایران محمدجواد ظریف اولین اخطارها از رهبری را متوجه مجلس کردند.
خروش رفتاری که البته حتی پس از تذکر رهبری هم فروکش نکرد و به واکنشهایی در حوزه قانونگذاری بدل شد؛ نمونهاش قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران بود که حالا از نگاه بسیاری از تحلیلگران سیاسی اصلاحطلب و میانهرو از اشتباهات آسیبرسان به ایران و مردم است.
سختگیریهای مجلس یازدهم در پیچ ریاستجمهوری سیزدهم و روی کار آمدن دولت همسوی ابراهیم رئیسی به سهلگیری بدل شد و ورق نمایندگان تندرو مجلس کاملاً برگشت و شدند حامی دولت؛ آنهم به بهانه «یکدست بودن». حتی از خالصسازیهای دولت که میتوانست و هنوز هم میتواند به بسیاری از بخشهای جامعه از جمله حوزه آموزش، اقتصاد و اجتماعی آسیب برساند نیز با سکوت خود حمایت میکنند و همین رفتارها چه در قبال جامعه و چه در قبال وظیفه نظارتی دولت به مجلس موجب اخطار رهبری هم شد.